۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

رابطه من و فیدل

این کارای این چند ماه اخیر
این بحث ها ، این اتفاقات غیره منتطره و تلخ ، این دلتنگی ها ،
و این شکست ها
یاد خودم می افتم حس کشور کوبا رو دارم
کوبا چند دهه قبل تصمیم می گیره که تولید نی شکر خودش رو به مقداری در سال برسونه شاید 10 برابر تولید هر سالش
خیلی ها کمکش می کنن کشورای پیشرفته ایی اون موقع مثل کره شمالی و شوروی و جالب ترینش
این که در تمام کشورای دنیا حتی ایران خودمون دانشجویان چپ با اردویی که از طرف دانشگاه بین میان ترم ها و تابستون برگزار می شده برای برداشت نی شکر و کمک به فیدل به کوبا می رن .
فیدل خیلی خوشبینانه فکر می کنه با این جمعیت می تونه کار رو پیش ببره
کلی وام می گیره از سازمان های جهانی
با لاخره موعد سر میرسه .
تولید به اون مقدار نمیرسه .
و خیلی راحت ، شایدم سخت فیدل کشورش رو ورشکسته اعلام می کنه .
بماند چه بلایی سر ملتش اومد .
شده حکایت من
3 نه + 3 بله = 6 غلط
تو این 6 ماه اخیر 3 نه بزرگ گفتم و 3 بله بزرگ
که الان فهمیدم هر 6 تای اونا اشتباه بود .
ساعت 3:40 بامداد حس فیدل رو دارم.
خیلی به فیدل شبیه شدم
جفتمون خوشبین بودیم!
ولی مسایل جدید دارن من رو قلقلک می دن
و من هم به جای خنده داره قه قه ام می گیره.



هیچ نظری موجود نیست: