۱۳۹۲ خرداد ۱۵, چهارشنبه

مداد سفید ، جعبه مداد رنگیم


کاشکی یه جایی بود توش هیچ کس نبود از زمین و زمان جدا بود 
کاش یه جایی بود که همه جاش هیچی نداشت 
کاش یه جایی بود همه جاش سفید بود 
کاش یه دنیا بود فقط من و Negar توش بودیم 
پا رو زمین نمی زاشتیم 
اگه دنیاش لبه داشت می رفتیم رو لبش ترس افتادن رو نداشتیم
کاشکی کوه نداشت دور تا دور ما آروم بود پر از سفیدی
کویر نه هیچ بود
نه تشنمون می شد نه گشنه
فقط بودیم و شک نداشتیم از اینکه
ممکته نباشیم
تنها چیزه رنگی که دست دارم ،
اینکه اگه مردم دوباره زنده شدم یه درخت باشم
سبز سبز سبز
به همون سبزیه که مداد رنگی سبز پر رنگم بود
با یه تنه قهوه ایی سوخته
سوخته از 
نبوذن