۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

تو بگو .

وای وای
چی بگم
قاطی کردم
بد
بد جور خیلی ، خیلی بد جور
یه هو بعد از چند 2 سال اینقدر اعصابم خورد شد که تو پیدم به هر کی دور و ورم بود
همین قدر بگم که از شدت اعصاب خوردی تا همین الان جندین بار خون دماغ شدن
واقعا فشارم بالا زده
دیگه مطمئن شدم سیگاری نمی شم
چون واقعا تو این شرایط دنبال حتی مسکنم نرفتم
الان شاید یه 10 سالی هست که تصمیم گرفتم مشکلاتم رو خودم حل کنم حتی مشکل سر درد و سر ما خوردیگو رو
یه چند سالی هست که تصمیم گرفتم تو مشکلاتم فقط و فقط از خودم استفاده کنم
حتی از قرصم استفاده نکنم
شکر که این مرض آسم با منه هرچند کم از سرطان نداره و آدم رو خیلی کلافه می کنه
ولی مفید واقع شده و به همین خاطر من دودی نشدم
ته زندگیم گم شده
میدونی
نمی دونم من رو میشناسی یا نه
ولی اونایی که من رو میشناسن به من میگن بمب انرژی
الان تو 24 ساعت 4 ساعت می خوابم
بقیش کار ، درس ، فرانسوی ، انگلیسی ، ......
اصلا ناراحت نیستم
چون تو همش خدا رو شکر موفقم
ولی شدم مثل 2 سال پیشم
نمی دونم چمه
دارم تو توهم زندگی می کنم
یه سری مسایل ساخته توهمم میاد تو ذهنم داره تو زندگیه عادیمم تاثیر میزاره
مثلا
رفته بودم واسه جایی وب سایت بزنم
یه مشت دری وری های خضع بلات گفتم به یارو
بد بخت باورشم شد
چند وقت بعد فهمیدم چی گفتم
اصلا اون چیزایی که گفتم یا وجود نداشت یااگر داشت به اون ربطی نداشت
نم دونم چرا ولی الان اعتقاد تعطیلم
اعتقاداتم شاید باعث شده من تو زندگی در جا بزنم
نمی دونم شایدم انتظاراتم از خودم بالاست
من
محمد محمدی
عاشق
دانشجوی دانشگاه پیام نور واحد ری
طراح وب سایت
پی اچ پی کار
ادمین لینوکس
مسلط به 2 زبان
...
روزی حد اقل 16 ساعت فعالیت
نمی دونم
چرا اینا من رو ارضا نمی کنه
نمی دونم
حس خوبی ندارم
فکر کنم حس مردن دارم
می خوام بخوابم
وقتی پا می شم
تمام قوانین فیزیکی ، شیمیایی ، اصلا خودم ، اصلا این کره عوض شده باشه
دوست دارم
دوست دارم یه موجود دیگه دیگه شم
یه موجودی که تا حالا وجود نداشته
همین الان واسه اولین بار به وجود میاد
نههههههههههههههههههههههههههههههه
که چی
که چی کار کنم
خدا
خدا هستی ؟؟؟؟
یا نیستی
سر کاریم یا تو رو سر کار گذاشتیم
بیکاری خدا
چی کار می کنی
از صبح تا شب میشینی لاگ فابل این و اون رو می خونی که چی ؟
بابا خدا دارم پینگت می کنم
ولی هیچ پیغامی نمیاد
نمگه اصلا هست
یا هست ولی دریافت نمیشه
یا دریافت میشه جواب ارسال نمیشه
چته خدا
چرا این قدر با من کل کل می کنی
بابا من که اعصاب ندارم
اینام که می گن تو زود قر می کنی
بچه ننه ایی
ناراحت نشو
بی خیال
باز کن اخماتو
بخند بابا بخند
دست دست
خدا بیا زور من رو اندازه خودت کن بشیم 2 تا
بابا تو که حسود نیستی
قول می دم حرف حرف تو باشه همیشه
اصلا میریم محضر
جفتمون انگشت می زنیم
ور نداری حضرت علی بیاری بگی این دست من ها
من با خودت مار دارم حاجی
راستی ببنیم این قدر می گی برید مکه
جان من
تا حالا خودت رفتی
آ ها راستی تو همه جا می ری
یعنی هستی
ایول از این به بعد من بهت می گم حاجی
حاجی
می خونه ام سر میزنی
بابا حاجی ایول
تو که از خودمونی که بابا
ایوول
از این حا جی با حالایا
ایولله
آفرین خوشم اومد
حاجی تو پارکم که میایی
بابا دمت
حاجی تعریفت رو کردم ولی ازت شاکیما
می خندم ولی دلم خونه
یادته هدف من تو زندگیم چی بود
یادته
حاجی ما که ازن انتظاری نداریم ولی اگه یه انگشت منم می گرفتی
همه چی حل بود
من 1 اسوه اصلی داشتم تو زندگیم ولی نشد مثل اون بشم
می خواستم مثل اون راحت زندگیم رو کنم ولی نشد
می خواست خدا بشم
ولی نشد
همین
حاجی چیزی ازت کم نمیشه که
ما هم بیاییم دم دستت بپلکبم
هر چه قدم خواستی به همون بده
اصلا چیزی نده اولش
هیچ حالی نده
فقط می خوام بیایم پیشت
ولی تنها نمیاییم ا ما 2 نفریم
عشقمم هست
می خواییم 2 نفری بیاییم پیشت
یه نگی آروم داشته باشم
3 نفری او یه اتاق سفید
بیا من واست یه نرم افزار خوب می نویسم
که کارات رو ردیف کنه
من و تو و عشقم می ریم زنگیمون رو می کینم .
اگه قبول داری
هیمین مشب بیا تو حالت برادری مردن به هم ا. کی رو بده
دمت گرم حاجی




۱ نظر:

هوبخت گفت...

Bonjour

مگه اومدي خواستگاري با اين رزومه ي بلند بالا ؟!!!